گـاهـی لـب هـای خنـدان بیشتــر از

چشـم هـایگریـان ”درد” می کشنـد

. . .

دلم گرفته نمی دونم چه مرگمه .....

اصلا خوب نیسم ...

خیلی سخته بخندی جلو دیگران ولی کسی از دلت خبر نداشته باشه حتی صمیمی ترین دوستت ...

تنهایی خیلی بده ....

خیلی بد تر از اونی ک فک کنی ....

تنها چیزش که خوبه اینه که دیگه ترسه از دست دادن کسی رو ندااری ......

نمی دونم چ مرگمه این روزا ....

دلم ی ذره آرامش می خواد ....

------

سلام به اون عزیزی که فاصله ها باهاش دارم
تو دفتر خاطره هام خاطره ها باهاش دارم
آرزوی دیدن اون صورت زیباشو دارم
آخر حرفمم اینه هرجا باشه دوسش دارم

-------

چشمان تو که باشد همه چیز زیباست...
 چون فقط به چشمان تو خیره می شوم

سخت است درک کردن دختری که غم هایش را خودش می داند و دلش.....

که همه تنها لبخند هایش رو می بینند...............

که حسرت می خورند به خاطر شاد بودنش........

به خاطر خنده هایش.....

هیچ کس جز همان دختر نمی داند چقدر تنهاست..........

وچقدر می ترسد از باختن..........

از اعتماد بی حاصلش..........

دلت که براشون تنگ میشه ،

بوی خوبشون تو ذهنت میپیچه

و اونقدر دلت هواشونو میکنه که

دوست داری محکم بغلشون کنی …

يعني ميشود روزي برسدکه بيايي.....

مرا در آغوش بگيري....بخواهم گله کنم....

بگويي هيس.....

بگويي همه کابوس ها تموم شد....

ميخواهم امشب تا صبح "ديووانه ات" کنم.....